برنامه تلویزیونی «فرا متن» روز شنبه این هفته و با موضوعات فرهنگی و اجتماعی از شبکه افق پخش شد.
بخش خبرهای خوب کشور در 24 ساعت گذشته به خبرهای امیدبخش اختصاص داشت که از جمله آن میتوان به بهرهبرداری از 71 طرح ورزشی خراسان جنوبی در دولت سیزدهم، بهرهبرداری از 500 واحد صنعتی در همدان، افتتاح 40 فضای ورزشی دانشآموزی در سمنان، ساخت دستگاه انحرافسنج لگن توسط محققان تبریزی اشاره کرد.
در بخش میز فرهنگ و هنر به شخصیت شهید آرمان علیوردی با حضور علیرضا خلفی دوست این شهید مدافع امنیت پرداخته شد.
به گفته خلفی، آرمان همیشه آرزوی شهادت داشت، او یک جوان امروزی و در فضای دور از طلبگی بود. وقتی تصمیم گرفت که وارد حوزه شود من یکی از مخالفینش بودم. چون فکر میکردم او نمیتواند وارد فضای حوزه شود. آرمان قبل و بعد از طلبگیش، همیشه خوش اخلاق بود و همیشه تمام کسانی که اطرافش بودند دوست داشتند همراه او باشند. آرمان دنبال محیطی میگشت بتواند در آن اوج بگیرد، او میگفت من وارد حوزه بشوم، همه چیز درست میشود و همین اتفاق افتاد. کارهای فرهنگی انجام میداد و تقریبا در تمام کارها و عمل به وظایف اجتماعیش در اوج بود.
بخش بعدی این برنامه به موضوع تنش آبی سیستان و بلوچستان و بلوچستان و با حضور حجت میان آبادی، پژوهشگر حوزه هیدروپلیتیک و سیاستگذاری آب به عنوان کارشناس اختصاص داشت.
وی در این باره گفت: سیستان و بلوچستان و بلوچستان منطقه خشکی است که به شدت به منابع آب ورودی رودخانه فرامرزی هیرمند وابسته است و بیش از 6 هزار سال است که رودخانه هیرمند تغذیه کننده منطقه سیستان و بلوچستان و تالابهای بزرگ هامون بوده است. پیش از اینکه توسعه نامتوازن در افغانستان در بالادست سیستان و بلوچستان با دخالت برنامه کشورهای خارج از منطقه خود افغانستان رخ نداده بود، منطقه سیستان و بلوچستان و بلوچستان نسبتا یک منطقه پر آب بود به طوری که در منابع تاریخی حدود 30-40 سال پیش مشکلی تحت عنوان سیلابهای شدید در سیستان و بلوچستان مطرح شده است. البته خود منطقه دستخوش خشکسالی طبیعی بوده و بخشی هم در طی این 150 سال روابط ایران و افغانستان ناشی از اقدامات بالادستی بوده که عمدتا از افغانستان صورت میگیرد.
میان آبادی خاطرنشان کرد: مساله تالابهای هامون با تالابهای دیگر کشور، کاملا متفاوت است. وقتی صحبت از بحران آب میشود تصور عمدهی مردم جامعه، سیاستگذاران و سیاستمداران ارشد کشور، صرفا به مساله آب شرب معطوف میشود. این در حالیست که مساله آب در سیستان و بلوچستان سه بعد حیاتی دارد. نخستین مساله محیط زیست و گرد و غبار، دومین مساله کشاوری و سومین مساله آب شرب است. اگر مشکل آب شرب سیستان و بلوچستان را حل کردیم آیا مساله بحران آب سیستان و بلوچستان حل می شود؟! بلاشک خیر. چون سیستان و بلوچستان از نظر تاریخی محل عبور بادهای موسوم به 120 روزه بوده که الان به 180 روزه تبدیل شده است.
این بادها طی سالهای گذشته از تالابهای هامون میگذشتند و یک کولر طبیعی ایجاد میکردند، اما بعد از اینکه سدسازیهایی در بالادست افغانستان انجام شده، تالابها خشک شده و این بادها تمام شنهای تالابها را به داخل منطقه وارد میکند و چیزی حدود 2-3 متر خاک باقی میگذارد. یک کشاورز که در طول سال محصول کاشته، وقت برداشت محصول میبیند بر تمام محصولش خاک نشسته است.
او خاطرنشان کرد: برخی میگویند صنعت را در این منطقه جایگزین کشاورزی کنیم. منطقه زابل به عنوان آلودهترین منطقه دنیا ثبت شده بنابراین وقتی فقط آب شرب را تامین کردید، آیا مساله اشتغال، اسکان و پایداریش امکانپذیر است؟ به همین دلیل یک اشتباه بزرگ در سیاستمداری داریم که متاسفانه نیاز به آب را به غلط به آب شرب ترجمه کردهاند و نیاز محیط زیستی را اصطلاحا به عنوان یک مساله سانتیمانتالیسمی جا انداختهاند در حالیکه در سیستان و بلوچستان محیط زیست از مساله کشاورزی هم مهمتر است.
این پژوهشگر حوزه هیدروپلیتیک و سیاستگذاری آب گفت: مشکل، هم بُعد محلی، استانی، کشوری و هم بعد بینالمللی دارد، بخش عمدهای از سدهای افغانستان با پول کشورهای خارج از منطقه ساخته شده، با پول ارتش آمریکا، پول ترکیه و هند و اخیرا با پول قطر! قبل از سال 96 همه در جریان ساخت سد کمال خان بودند، دستگاههای مربوطه اعم از وزارت نیرو، سازمان محیط زیست وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی باید پاسخ بدهند از آن زمان تا الان کجا بودند و چرا کاری انجام ندادند.
به گفته او، در حال حاضر هم سدی به نام بخش آباد بالای دست سیستان و بلوچستان در حال ساخت است و سه هفته گذشته قطر نیم میلیون دلار به طالبان کمک کرد تا ساخت سد با سرعت پیش برود! هنوز که این سد کامل نشده، شرایط سیستان و بلوچستان کاملا بحرانی است و تازه با این حال میگوییم این روزهای خوب سیستان و بلوچستان است با ساخت این سد شرایط بحرانیتر و اوضاع خیلی بدتر میشود.
سجاد انتشاری، کارشناس مدیریت و حکمرانی آب مهمان تلفنی برنامه بود و در این خصوص صحبت کرد.
وی گفت: متاسفانه نقشه راه در کشور در بسیاری از حوزهها به خصوص در قضیه آب وجود ندارد، این یک درد است که باید به آن توجه کرد. در مورد سیستان و بلوچستان به نظر میرسد چند موضوع مطرح است، اولا عدم یکپارچهنگری به مسائل آب و مسائل اجتماعی و اقتصادی وابسته به آب و دوم، نگاه سازهای و غلبه نگاه سیاسی و پوپولیستی بر نگاه فنی باعث شده این اتفاقات برای سیستان و بلوچستان بیافتد.
انتشاری خاطرنشان کرد: طرح 46 هزار هکتاری در دهه قبل اجرا شد، اراضی سیستان و بلوچستان را به سیستمهای آبی تحت فشار مجهز کرد در حالیکه خود مردم منطقه بارها میگفتند که این طرح اشتباه است. بازارچه مرزی میلک در سیستان و بلوچستان سالهاست توسط خود ایران تعطیل شده است. این بازارچه یک نقطه اقتصادی بین کشور ایران و کشور افغانستان و منطقه سیستان و بلوچستان ایجاد میکرد. و باعث میشد که اقتصاد افغانستان را از این طریق به ما وابسته کند. پیش از این، مراودات تجاری خیلی خوبی از طریق این بازارچه انجام میگرفت؛ اینها مواردی است که نشان میدهد نه نقشه راهی وجود دارد و نه حتی از نظر فنی اقدامات درستی انجام میشود باید کسی پاسخگو باشد که صدها میلیون دلار هزینه برای یک پروژه اشتباه با کدام مطالعه و تحت چه شرایطی مصرف شد.
او گفت: در دهه 70 یک پروژه در سیستان و بلوچستان اجرا شد با عنوان نیم لولهها، 1200 میلیارد تومان هزینه شد ولی وقتی به انتها رسید، متوجه شدند بادهای اینجا شدید است و آبی که وارد نیم لولهها میشود، از این طریق تبخیر خواهد شد و عملا پروژه بدون استفاده رها شده است.
به گفته این کارشناس، اوایل دهه 90 دوباره پروژهای اجرا شد به اسم تمام لوله، که آب را به صورت تمام لوله به 46 هزار هکتار زمین برای توسعه کشاورزی برسانند و برای آن 850 میلیون دلار بودجه خرج شد که تقریبا 46 هزار میلیارد تومان پول برای 46 هزار خانوار میشود، یعنی به ازای هر یک خانوار 1 میلیارد تومان پول گرفته شد که به این مردم آب برسانند اما پس از آن که این پروژه به انجام رسید، هیچ نتیجهای تا به امروز حاصل نشده؛ بلافاصله پروژه آب ژرف را راهاندازی کردند و تا امروز یک میلیارد و پانصد هزار میلیون تومان پول برای این پروژه اختصاص داده شده است.
وی افزود: پروژه دیگر انتقال آب از دریای عمان به زابل است که رقم یک میلیارد و هشصت میلیون دلار معادل 100 هزار میلیارد ریال برای آن اختصاص داده شده است! هدف اصلی آن فقط برای آب شرب است. بودجه عمرانی کل کشور 250 هزار میلیارد تومان است. آیا این پروژهها قرار است فقط افتتاح شود و آبی به مردم سیستان و بلوچستان نرسد؟ کل مقدار آبی که قرار است با این پروژه وارد سیستان و بلوچستان شود، 40 میلیون متر مکعب در سال است. درد اینجاست که برخی از مسئولان استانی به مقامات ارشد کشور میگویند اگر این پروژه اجرا بشود کل مسائل آبی استان حل خواهد شد!
انتشاری تصریح کرد: چرا تمام گزینههای نجات سیستان و بلوچستان را به مساله آب شرب سیستان و بلوچستان معطوف و محدود میکنیم و همچنان یک سری پروژه در کشوی برخی از شرکتهای مشاور و پیمکاران برای مساله آب سیستان و بلوچستان در حال خاک خوردن است؟
این کارشناس گفت: در سال 1400 پنج جلسه با حضور متخصصین آب ژرف موافق و مخالف این پروژه آب ژرف از سراسر کشور گذاشتیم، تا مساله آب ژرف را بررسی کنیم، اما به بهانه امنیتی و اطلاعاتی بودن این پروژه هیچ اطلاعاتی به ما ندادند جز اطلاعات پیش پا افتاده و عادی. در نهایت چیزی که همه متخصصین بر آن اجماع داشتند این بود که آب ژرف یک مطالعه است و هنوز نمیشود گفت آیا آب ژرف راهکاری منطقی است یا خیر! البته این را هم باید گفت که از نظر اقتصادی قیمتش با قیمت آب دریا برابری میکند و صرفه اقتصادی ندارد.
در پایان، میان آبادی گفت: تا زمانی که سازوکارها و مدل توسعه سیستان و بلوچستان و بلوچستان را استخراج نکنیم، نمیتوانیم کاری کنیم. یکی از استراتژیک نقاط کشورمان یعنی بندر چابهار و سواحل مکران، راهکار نجات استان سیستان و بلوچستان و حتی سیاست خارجه در حوزه ترانزیت است، ما تمام اینها را معطل کردیم که هند بیاید و بندر چابهار را برای ما توسعه بدهد، کل پولی که قرار است آقای مودی، نخست وزیر هند صرف بندر چابهار بکند و سالهاست که دست ایران را در حنا گذاشته و توسعه را متوقف کرده، 80 میلیون دلار است. در حالیکه رقم یکی از پروژهها 850 میلیون دلار است بعد پروژههایی اجرا میکنیم که وابستگی به افغانستان را افزایش بدهیم در حالیکه برای 80 میلیون دلار که راهکار نجات کل شرق و جنوب است منتظر هندیها نشستهایم.