اولین فیلم جنگی تاریخ سینما، فیلم کوتاه و صامت به اسم «پاره کردن پرچم اسپانیا» بود که سال 1898 ساخته شد و درباره پیروزی آمریکایی ها در جنگ بین اسپانیا و آمریکا است. سینمای جنگ چند اصل دارد، اولین اصل آن صحنه های مملو از ابزارآلات جنگی و سیاهی لشکر و انفجارها است، دومین ویژگی فیلم های جنگی، فراوانی خون و خونریزی است و سومین ویژگی در هر فیلم جنگی این است که قهرمان قصه نماینده و نماد کشور سازنده فیلم است و هدف فیلم این است که روحیه وطن پرستی را در آن ملت تقویت کند.
وجود بیش از صد میلیون سرباز از 30 کشور و کشته شدن بیش از 70-80 میلیون نظامی و غیر نظامی اثبات می کند که جنگ جهانی دوم خونین ترین جنگ تاریخ بوده است. به همین دلیل اصلا تعجبی ندارد که هالیوود بیشتر از هر حقبه تاریخی دیگری، درباره جنگ جهانی دوم فیلم ساخته است. تا به شکلی توجیه کند که چرا در خاک آمریکا حتی یک ترقه منفجر نشد.
پرهاربر، محصول سال 2001، فیلمی است که در واقع یک بیانیه 3 ساعتی است که در آن هالیوود به نمایندگی از دولت آمریکا صحبت میکند و به شکلی توجیه میکند که ورود آنها به جنگ جهانی دوم، به دلیل تجاوز ژاپن به بندر پرهاربر و برای گرفتن انتقام از ژاپنی هاست. پرهاربر برای اینکه افکار عمومی را متقاعد کند که آمریکا حق داشته دو بمب هسته ای را بر ژاپن بیاندازد، از همان فرمول موفق تایتانیک استفاده کرد. نصف فیلم سه ساعتی را با استفاده از یک مثلث عشقی بین دو خلبان نیروی هوایی آمریکا و یک پرستار بیمارستان نیروی دریایی پر کرد. نصف دیگر فیلم هم صحنه های احساسی کشته شدن سربازهای آمریکایی و منفجر شدن ناوهای جنگی آمریکا با بمب های ژاپنی است.
مظلوم نمایی این فیلم آنقدر بالا که صدای خود منتقدان آمریکایی را هم درآورد، راجر ایبرت، منتقد شیکاگویی در روزنامه سان-تایمز، همان موقع درباره این فیلم نوشت که هیچ رد و نشانی از یک استراتژی جنگی در فیلم نیست و فیلمساز هیچ اشاره ای به علت حمله ژاپن نکرده است.
سال 2001 دولت آمریکا به تلافی یازده سپتامبر به افغانستان حمله کرد، طالبان را فراری داد و 20 سال آنجا ماند و 200 هزار نفر کشته شدند. آخرین شاهکار هالیوود درباره افغانستان، فیلم میثاق ساخته گای ریچی محصول سال 2023 است و داستان آن درباره یک گروهبان آمریکایی است که ماموریت دارد مخفیگاه هایی که طالبان در آن تجهیزات ساخت بمب دارد و غیره میکنند را کشف کندو ...
عده ای از فیلم سازان معتقدند که جنگ، جنگ است یک پدیده ی خشن و غیرانسانی که با مفاهیمی مثل از خودگذشتی و وطن پرستی و فداکاری نمی شود قشنگش کرد. این دسته از فیلم سازان مجموعه ای به اسم «فیلم های ضد جنگ» ساخته اند. در سینمای ضد جنگ هیچ قهرمانی وجود ندارد، و سربازان هر دو طرف نمی دانند چرا در حال جنگ هستند و ساستمدارانی که این جنگ ها را راه انداختند آن طرف نشسته اند و حساب می کنند که چند تن از سربازانشان کشته شدند.
مهمترین فیلم های ضد جنگی که در سینمای آمریکا ساخته شده است به جنگ ویتنام در سال 1955 مربوط می شود، آمریکا با ویتنام وارد جنگ شد در حالیکه 12 هزار کیلومتر با آن فاصله داشت. علت جنگ چه بود، هیچ! چون شمال ویتنام به دست کمونیستها افتاده بود آمریکاییها به این دلیل که اگر جلوی آنها را نگیرند کل کشورهای آسیای شرقی را کمونیستها در بر میگیرند، جنگ را شروع کردند.
یکی از مهمترین آثار ضد جنگی که درباره جنگ ویتنام ساخته شده است، فیلم غلاف تمام فلزی به کارگردانی استنلی کوبریک که سال 1987 روی پرده رفت، داستان فیلم در دو بخش روایت می شود، بخش اول سربازان آمریکایی که در پادگان آموزشی به خشن ترین شکل ممکن آموزش داده می شوند که تا در آخر به ویتنام اعزام بشوند. کارگردان در این فیلم نشان می دهد اگر سربازان آمریکایی در میدان جنگ با خونسردی ویتنامی ها را می کشند، دلیل آن آموزش های وحشیانه پادگان است.
آخرین فیلم ضد جنگی که سینمای جهان را تکان داده است، فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» به کارگردانی ادوارد برگر است که سال 2022 توسط شرکت نتفلیکس به نمایش گذاشته شد. این فیلم از رمانی به همین اسم اقتباس شده است. این فیلم، یک فیلم ضد جنگ کامل است و همه چیز دارد، صحنه های بسیار وحشتناک در خط مقدم، ایجاد حس پوچی در شخصیت های اصلی و تماشاگران، جنگ بی دلیل بین آلمانی ها و نیروهای متفقین و سیاستمداران و افراد نظامی با سخنرانی هایی شور انگیز و شعارهای قشنگ، جوان های خام را جلوی گلوله ها می فرستند و خودشان جای امن می نشینند و اخبار جبهه را برایشان می آورند.
ما در سینمای جنگ هم حرف برای گفتن داریم و هم توانستیم شکلی مخصوص به خودمان بسازیم که نمونه اش در هیچ جای دنیا نیست، و آن سینمای دفاع مقدس است. سینمای دفاع مقدس، سینمای جنگ نیست، چون درباره چیز غیر واقعی تبلیغات نمی کند؛ در بهترین حالت گوشه ای کوچک از مقاومت ملت را نشان می دهد که جنگ را به آن تحمیل کردند و بخاطر هوا و هوس کشورگشایی وارد جنگ نشده است. همچنین سینمای دفاع مقدس، سینمای ضد جنگ نیست، چون سینمای ضد جنگ وقتی معنی می دهد که هر دو طرف هیچ کدام حق نباشند و بی دلیل به جنگ آمده اند.