حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتوگوی برنامه جهان آرا که شنبه شب از شبکه افق سیما پخش شد اظهار کرد: جمهوری اسلامی، در واقع امکان ایجاد عدالت بود و این تحول عظیم را در ایران به وجود آورد نه اینکه به یک باره، عدالت را برقرار کرده باشد.
وی افزود: بر این اساس، دگرگونساز بودن اندیشه امام خمینی(ره) باید تداوم داشته باشد وگرنه اگر برای تثبیت وضعیت تلاش کنیم، ثمره واقعی را نخواهیم دید.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم با بیان اینکه بخشهایی از امکان دگرگونیای که امام راحل بنیان گذاشت محقق شده است خاطرنشان کرد: نه فقط منتقدین بلکه مخالفان امام خمینی(ره) هم بر اساس آرمانهای ایشان، به نقد جمهوری اسلامی میپردازند.
وی ادامه داد: ایده جنگ فقر و غنای امام خمینی(ره) در طول دوره نهضت و بعد هم در دوران جمهوری اسلامی، مبنای سیاستگذاری ایشان بود.
به گفته او، مباحثات فقهی مهمی بین امام و علما بر همین اساس صورت گرفت که از آن جمله میتوان به بحث توزیع زمین به نفع محرومان اشاره کرد.
نامخواه تصریح کرد: به دلایل مختلف، امکان ایجاد این دگرگونی بر اساس اندیشه امام داده نشده و امروز با غول مسکن و بی خانه بودن مستضعفان روبرو هستیم.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم افزود: یکی از ابعاد ایده جنگ فقر و غنای امام خمینی(ره)، ناظر به تامین نیازهای عمومی است و از دل همین ایده، نهادهای بزرگی در جمهوری اسلامی شکل گرفتند تا سیاستهای حمایتی و رفاهی را اجرا کنند.
وی با بیان اینکه ایده امام بود که در دل جنگ هم برابری اجتماعی را فراموش نمیکند و رفاه و معیشت عمومی در سیاستهای ایشان مهم بود خاطرنشان کرد: با این حال، هیچ ایده رفاهی در پیش نویس برنامه هفتم وجود ندارد و حتی تخلف کلی و جدی با این مسئله دارد.
بازگشت به ایدههای امام(ره) برای حل مشکل تورم
نامخواه با تاکید بر اینکه باید با تمام قدرت، به ایدههای اولیه امام و انقلاب برگردیم گفت: یک دهه است تورم شدیدی داریم که کارگران روز به روز فقیرتر و سرمایهداران روز به روز ثروتمندتر میشوند؛ آیا تورم فقط یک پدیده اقتصادی است یا یک پدیده فرهنگی، فکری و اجتماعی؟
وی ادامه داد: در منابر رسمی، چقدر به تاثیر سیاستهای فرهنگی بر اقتصاد و تورم اشاره میشود؟ با نخبگانی مواجه هستیم که قدرت این را ندارند که درک فرهنگی از نابرابری اجتماعی و اقتصادی ارائه کنند!
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم گفت: برخی ایده جنگ فقر و غنا را به معنای نبرد میان فقیر و غنی قلمداد میکردند ولی آنها درک درستی نداشت اما در این سالها قدرتمند شدند و این ایده را شکستخورده و کمونیستی معرفی میکنند.
او با بیان اینکه ایده جنگ فقر و غنای امام خمینی(ره)، میگوید وجود فقر در جامعه، محصول صرف تنبلی فقرا نیست و اینطور نبوده که همه مشکلات بر عهده شخص باشد عنوان کرد: این ایده میگوید وجود فقیر در جامعه، به خاطر استضعفاف است، افراد اقشار ضعیف نیستند بلکه به بردگی کشیده شدهاند و اینجا، استکبار معنا مییابد.
نامخواه اضافه کرد: تفکر سنتی ما هم با این ایده همراه نشد زیرا در دورهای با پدیدهای به نام مارکسیسم اسلامی روبرو شدیم که حتی از مارکسیسم اروپایی هم ضد دینتر بود! و اقتصاد را در هیچ کجای جامعه در نظر نگرفت اما امام در مقابل این اندیشه ایستاد.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم تصریح کرد: اندیشه امام خمینی(ره)، امکان کنشگری را به انسان میدهد تا به سمت رهایی حرکت کند چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه سیاسی
به گفته او، برخی نیروهای منفرالفکر در جریان انتخابات مجلس دوم، از عرصه رسمی سیاسی کنارهگیری کردند، نیروهای مسلمان به این فکر افتادند که امکان موجود را تثبیت کنند و انتخابات مجلس را به انتخابات نخبگانی تبدیل کنند و مردم صرفا بیعتکننده باشند ولی امام با سختترین عتابها آن را نقد کردند و گفتند این همان تحجر پیش از انقلاب است.
نامخواه با تاکید بر اینکه در نگاه امام، صلاحیت و رقابت در انتخابات هر دو شرط است خاطرنشان کرد: اگر در انتخابات، هر کس که ثبت نام میکرد هم تایید صلاحیت میشد، باز هم به معنای نمایندگی تمام جامعه نبود، زیرا قدرت قیممآبی، توانسته بیش از آن که روی ساختارهای حقوقی تاثیر بگذارد، روی ساختارهای حقیقی تاثیر گذاشته و کاری کرده که نمایندگی اقشار ضعیفتر، امکان تشکیل نداشته باشد.
پیشنهاد «تاچریسم اسلامی» به جمهوری اسلامی!
به گفته او، برخی که خودشان صورت مسئله هستند، تلاش میکنند این قیم مآبی را با ساخت حقوقی توجیه کنند؛ مثلا ما در جامعه، چند میلیون کارگر داریم که قانون اساسی برای آنها حق شکلگیری تشکلهای جدی را در نظر گرفته ولی امروز امکان نمایندگی آنها وجود ندارد، یا اگر هستند حتی قدرت تعیین دستمزد ندارند.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم افزود: در کتابی با عنوان «انقلاب دوم»، دبیر وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام رسما توصیه میکند که در تبیین سیاستهای اصل کلی 44، تجربه انگلستان 1979 را پیاده کنند، یعنی تاچریسم اسلامی!
نامخواه گفت: تاچر همان کسی است که چند ماه بعد از انقلاب اسلامی، با جمهوری اسلامی زاویه سیاسی داشت و آن را به رسمیت نشناخت ولی یک رزمنده دوران جنگ، سیستم او را به جمهوری اسلامی پیشنهاد میکند، یعنی همان سیاست مشت آهنین.